رفته بودیم یه دانشگاهی تریبون آزاد با موضوع "تحریم ، آری ؟ نه؟ " یه بنده خدایی اومد
پشت تریبون گفت : "میخواین ببرمتون خانواده ای رو نشون بدم که بر اثر
تحریم دارو و مشکلات تهیه و گرانی .... چقدر زجر میکشن ، چرا آقایون
نمیخوان کوتاه بیاین "
گفتم : میریم در اون خونه ای که تو میگی و میبینیم ، اما بعدش قول بده با من بیای جایی که میگم
گفت : کجا ؟
گفتم : در خونه یه بنده خداهایی که بچشون ،تیکه تیکه شد ! فقط یک پا ، یا یک دست
بچشون رو براشون آوردن ، میریم در خونه ای که مادر خونه هر روز با عکس پسرش میره سر کوچه و
منتظر که پسرش بیاد ، بریم در خونه ای که پدر خونه با کپسول اکسیژن و سرفه های مداوم ،
هر روز داره زجر میکشه ، بریم در خونه ای که مرد خونه پا نداره ، دست
نداره ، بریم در خونه ای که ..... اما !! با همه این سختی ها فریاد میزنن :
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم !
از آن بِه که کشور به دشمن دهیم !!