لطیفه1
جمعه, ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۲۴ ب.ظ
بچه که
بودم یه بار بابام منو فرستاد قصابی عصبانی محلمون !
قـصـابـه گـوشـت هـر کـی آمـاده مـیـشد ایـنـجـوری صـداش مــیــزد:گــوسـالـه کــی بـود؟؟؟
گــوسـفـنـد بـیـا ایــنــجـا ....
... خـلاصـه نـوبـت مـن شـد, سـاتـورِش رو با اخم آورد بـالا گـفـت: تـو گــوســفـنـدی؟؟؟
مــنـم تـرسـیـدم زدم زیــر گـریـه گـفـتـم نــه عـــمــو بـــه خـــدا مــن گــــاوم :|
مـلـت مثل سوسک برعکس شده از خنده کـف مـغـازه ولو شدن
قـصـابـه گـوشـت هـر کـی آمـاده مـیـشد ایـنـجـوری صـداش مــیــزد:گــوسـالـه کــی بـود؟؟؟
گــوسـفـنـد بـیـا ایــنــجـا ....
... خـلاصـه نـوبـت مـن شـد, سـاتـورِش رو با اخم آورد بـالا گـفـت: تـو گــوســفـنـدی؟؟؟
مــنـم تـرسـیـدم زدم زیــر گـریـه گـفـتـم نــه عـــمــو بـــه خـــدا مــن گــــاوم :|
مـلـت مثل سوسک برعکس شده از خنده کـف مـغـازه ولو شدن
- ۹۲/۰۴/۱۴
- ۱۹۴ نمایش